محمد سلطانی نژاد
چکیده
هدف نوشتار، بررسی ابعاد هویتی و هنجاری تلاش ایران برای پیوستن به باشگاه کشورهای هستهای است و به این پرسش پاسخ داده است که هویت و دغدغههای هویتی در منازعۀ هستهای ایران و حل آن چه جایگاهی دارد. در پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پژوهش تحلیلی و کیفی، این فرضیه به آزمون گذاشته میشود که به رسمیت شناخته نشدن دغدغههای هویتی ایران ...
بیشتر
هدف نوشتار، بررسی ابعاد هویتی و هنجاری تلاش ایران برای پیوستن به باشگاه کشورهای هستهای است و به این پرسش پاسخ داده است که هویت و دغدغههای هویتی در منازعۀ هستهای ایران و حل آن چه جایگاهی دارد. در پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پژوهش تحلیلی و کیفی، این فرضیه به آزمون گذاشته میشود که به رسمیت شناخته نشدن دغدغههای هویتی ایران توسط غرب در جریان منازعۀ هستهای، در ادامه پیدا کردن این منازعه، اثرگذار بوده است. به همینترتیب، فرونشاندن این دغدغههای هویتی در قالب ترتیبات اتخاذشده در قالب برنامه عمل مشترک و سپس برنامه جامع اقدام مشترک، به حلوفصل منازعۀ هستهای یاری رسانده است. همچنین نویسنده با استفاده از نظریۀ روانشناسی اجتماعی، دلیل راه یافتن دغدغههای هویتی ایران به منازعۀ هستهای را رقابت هویتی میان ایران و غرب میداند. بهاینترتیب که رقابت هویتی میان ایران و غرب، مخالفت غرب با تکمیل چرخه سوخت هستهای و غنیسازی اورانیوم در داخل ایران را از نظر هویتی برای ایران دارای اهمیت ساخته و آن را به تلاش برای احقاق حقوق هستهای خود، باوجود تحریمها و تهدیدها مصمم گردانده است.